سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مشخصات مدیروبلاگ
 
عبدالله[19]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
دست خط ... (( همیشه با تو )) پیاده تا عرش ● بندیر ● سجاده ای پر از یاس آیه های انتظار کوهپایه شلمچه تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر خانه طلبگی بوی سیب BOUYE SIB آسمون آبی من مستانه پرتو ایحسب الانسان ان یترک سدی رند یادداشت های من نشانه پری برای پریدن حدیث عشق سنگر کبو ترانه .... تا بام ملکوت آغاز راه در حریم اهل بیت(ع) حقیقت بهائیت پوتین خاکی kalamestan لبخند ایرانی عاشق شو عاشق خدا صمیمانه ... دکل دیدبانی طعم شیرین دو دقیقه نقد مَلَس ..::@@صدای سکوت@@::.. نسیمی از بهشت ... یــاران سیب صبح صور اسرافیل دسته کلید شفاعت خلوت تنهایی مائدة من السماء و خدایی که در این نزدیکیست نـو ر و ز توکای شهر خاموش یک قدم تا پشت خاکریز دختر و پسر خدای که به ما لبخند میزند به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم... عاشق خدا باش تا معشوق خلق شوی ! رویش رهپویان ***ترنم*** یا صاحب الزمان پایگاه اطلاع رسانی فرهنگی شاهد آموزش عربی لیلی با من است ! راز گل سرخ زمزمه طلبه پاسخگو

به نام ریشه تمام پرسش ها

... و خورشید طلوع کرد ، بی آنکه رسوایی زمین را تخمین زده باشد .مادرم حوا ...
و تو دوشادوش پدرم آدم ، پا به خانه بی سقف خود نهادی .
سرت گرم شد به پرورش برادرهایم - هابیل و قابیل - راستی چه کسی قابیل ما را برادر کش کرد ؟ 
هر چه بود ، آن قدر سرگرم شدی که من و خواهرهایم را از یاد بردی و ما را به مهد کودک
تاریخ سپردی ، بی آنکه سراغی از حال ما گرفته باشی .
ورق بزن ، پرونده تک تک ما را ورق بزن ! جز روزهای سیاه ، جز محرومیت و ظلم ، جز اندوه و آه ، چه
در صحیفه تقدیر ما می یابی؟ خواهر بزرگ هایم در اوایل تاریخ ، پس از تو ، چنان مقهور سرنوشت
شوم خود بودند که زنده به گوری بر تقدیر آنان ، مهر رهایی می زد ، بی آنکه تو بپرسی
« بای ذنب قتلت »
شان خواهران مرا در هیچ نقطه تاریخ ، رعایت شده نخواهی یافت .
از وقتی حکم در دست مردان قرار گرفت ، ما محکوم ماندیم ... محکوم زن بودن خویش !
از قصه های تلخ گذشته ، فاصله می گیرم . می خواهم برایت از همین امروز بنویسم ،
از همین آغاز هزاره سوم زمین . برای همین ، تو را از جاهلیت چهارده قرن پیش و عبوس شدن
چهره مردان ، هنگام شنیدن خبر تولد دختر ، به جاهلیت هزاره سوم و به روزگار تلفیق
جهل و مدرنیته ، فرا می خوانم .
ای اولین مادر !
هرگز فکری به حال دخترانت ، در این عصر کرده بودی ؟ تو نیستی تا پاسخ گو باشی
تمرد انسان را در مقابل حقیقت روشن . همین انسان که خدا بر ناتوانی اش تاکید ها کرده است‏ ،
شاید به ظاهر از یک انقلاب کارگری در غرب ، سرچشمه گرفته باشد ، اما ریشه هایش عمیق تر از
هشت مارس است ، نهضتی را می گویم که به نام حمایت از حقوق زن بر پا شد ، اما ارمغانی جز
پریشانی و ظلمت با خود نیاورد .دیروز نگاه به خواهرانم ، نگاهی ابزاری بود  ،
در قالب سنت و جهالت ها و امروز نگاه به من و دختران امروزت ، نگاهی ابزاری تر است ،
در قالب تمدن و تکنولوژی . من از سرگردانی در طوفان های بی اصل و نسب این تاریخ مکدر ،
به تو پناه می آورم .
فقط به یک سوال من جواب ده !
به من بگو پدر در حق برادرانم چه کرد که آنان جنس غالب شده اند و کوتاهی تو در حق دخترانت
چه بوده که مغلوب شدن ، هماره بر پیشانی تقدیر ما ثبت شده است ؟

به نام او که همه پاسخ ها از اوست

دختران سرزمین تکامل ! منتظر بودم قبل از آنکه به شنیدن مرثیه های تلختان دعوتم کنید ،
از مقامی که خداوند در منتهای رافت و مهربانی اش ، آن را مختص شما کرده ، سخن بگویید .
اگر نژاد آفرینش را مرور کنی ، خوب می بینی که در ذات آن ، زوجیت ، اصلی انکار ناپذیر است .
مبنای خلقت تمام کائنات ، بر اصل زوجیت بنا شده است . اگر به این حقیقت ملموس با نگاه
تعقل بنگری ، نه برای من و نه برای تو ، جای ابهامی باقی نمی ماند ، زیرا هیچ برتری و قیاسی
از جانب خدا ، بر جنسیت انسان ، انجام نگرفته است .
پاسخ تمام پرسش هایت را خدا در اساس نامه ای  به نام کوثر عطا کرد . او را فرستاد تا
سند ملموس اهل زمین باشد . بشری از جنس خودتان ... آمد تا ابتریت آنان را که بانیان
زنده به گوری خواهرانت بودند ، رقم بزند . از من چه می پرسی ، وقتی خدایت ، کامل ترین
پاسخ ها را به تمام سؤالات تو خواهرانت در هر برهه زمان ، داده است . راز پریشانی خود را در
این طوفان های بی اصل و نصب پرسیده بودی .
فکر می کردم در این عصر ( به قول خودت ) مدرنیته ، تاکنون فهمیده باشی که همه اینها ریشه
در افراط و تفریط های بر خواسته از جهل یا غرور اومانیستی انسان معاصر دارد .
فکر می کردم دانسته باشی که الگوگیری خواهرانت از فرهنگ برهنگی ، ریشه در خودباختگی
مقابل جاذبه های فریبنده نظام ماده دارد و ریشه های اینها ، چیزی جز سستی اعتقادات نیست ،
اعتقاد به ارزش هایی که خدا به تو هدیه داده ، اگر در کنه آن غوطه ور شوی ، به یقین ،
نه تنها از برادرانت کمتر نیستی ، بلکه تازه خواهی فهمید نظام الهی ، چقدر
تو را و مصالح منطبق بر فطرت تو را لحاظ کرده است .
آن جاست که دیگر جز شرمساری در برابر  قانون عدل خداوند ، یارای هیچ بیانی نخواهی داشت .
امروز که خوب می نگرم ، می بینم که ابتدای همه قضاوت های نا صحیح و اعتراض های تند بشر
به خداوند و خلقت او ، نا آگاهی است ، درست مثل خطای اول من و پدرت ‍،
حال که عرصه آگاهی برای تو خواهرانت بیش از همیشه تاریخ مهیاست ،  بکوش تا از فریب
ابلیس جهالت ، در امان باشی .
مادرانه برایت دعا خواهم کرد .
                                                                امضا
                                                                مادرت
حوا
   ***
   منبع : مجله پرسمان ، شماره 62
   به قلم : محبوبه زارع


87/1/17::: 4:33 ع
نظر()