نام کتاب : من گنجشک نیستم
نویسنده : مصطفی مستور
انتشارات : مرکز
************
در صفحات داخلی کتاب هم نوشته ام . کانه قالب با کتاب " استخوان خوک و دست های جذامی "
یکی است و محتوا اندکی (آن هم اندکی) با آن فرق دارد . جایی خواندم که مستور به تکرار رسیده
است . مخالف بودم ، موافق شدم !
تکرار ، تکرار ، تکرار ، تکرار ....
صحنه ها یکی ، توصیف ها یکی ، پایان فصل ها یکی ، اسم ها یکی ،
تفکر یکی ! پس چرا چاپ شده است !!!
از دو بخش در صفحات علامت زده شده ص 65 و ص 53 خوشم آمد .
دلیلش را هم به تو نمی گویم !
متن بسیار مردانه است . یعنی داد می زند که یک مرد نوشته است .
مستور در چاه سؤال ها گرفتار شده است .
من نمی خواهم فقط سوال بپرسم !
من می خواهم گاها فقط سکوت کنم !
کان النبی (ص) یحب الخلوة بنفسه !
--- --- ---
2/00 بامداد 7/12/91
نام کتاب : ناتور دشت
نویسنده : جی.دی.سلینجر
انتشارات : نیلا
**********
ترجمه نزدیک به عالی !
- چیز زیادی برای گفتن (نوشتن) ندارم . فقط نوع ترجمه برام جالب بود .
گاهی کلماتی خارج از دایره نزاکت و ادب آورده شده بود.
- بعضی تکیه کلام ها مثل : ... اینا - پسر ، ... زیاد تکرار شده بود .
- برخی حالات مثل اینکه :1) یه دفعه خندم گرفت ولی بلافاصله نزدیک بود
بالا بیارم 2) عصبیم میکنه و ... 3) خیلی غمگینم می کرد ... خیلی در
کنار هم استفاده شده . ماها که این طوری نیستیم ولی
آمریکاییها رو نمی دونم !
- فرهنکشون اکه این طوری باشه که خیلی ... !
- داستان های فرعی 2 صفحه ای توش خیلی تکرار شده بود که
البته خیلی هم جذاب بودن .
- توصیف حالات شخصیت (های بیشمار) کتاب ، نسبت به شخصیت
داستانی شون بد نبود . کمی شخصیت ها نسبت به سنشون
بزرگ بودن ( البته بعضی هاشون مثل فیبی)
- بد نبود . یک سوم آخر داستان ، کمی کشدار شده بود . شاید
هم من زیاد کشش دادم !
- داستان بیشتر به توصیف شخصیت ها گذشته ولی با این حال
بسیار جذاب است .
***
من این کتاب رو در تاریخ 4 - 4 - 90 تموم کردم .